![]() |
سه شنبه 29 مرداد 1392 |
نمیدانم چرا هرچه عاشق و عاشق تر میشوم
ترسو و ترسوتر میشومم
شاید دلیلش ترس از روزیست که تو را از دست بدهم
ترس از زمانیسیت که برایت بهترین نباشم
ترس از لحظه ایست که دیگر دوستم نداشته باشی....
دیدی ترسم الکی نبود...دیدی رسیدم به روزی که دیگه دوسم نداری؟
خدا نمیتونم تحمل کنم اخه چرا؟؟؟؟ خسته شدم از این سکوت لعنتی
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:سلام نظر لطفته دادا وبلاگ شما هم عالیست
:: برچسبها: بغض3,